عدم تحقق تدلیس با سکوت و خودداری از بیان عیب هنگام معامله؛ مطالعه در فقه امامیه و حقوق مدنی ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار، گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.

چکیده

قانون مدنی ایران در خصوص وقوع تدلیس با سکوت حکم صریحی ندارد. مطابق با ماده 438 این قانون، به طور کلی، عملیاتی که موجب فریب شود، تدلیس محسوب شده است. به عقیده برخی حقوقدانان، عملیات فریبنده با وقوع فعل یا ترک فعل واقع می‏‌شود. برخی دیگر، «عملیات» را شامل سکوت عمدی نیز می‌دانند. مشابه این اختلاف در میان فقیهان امامیه هم وجود دارد. به نظر برخی، پوشاندن عیب، با انجام اعمالی محقق می‏شود که مورد معامله را سالم و بی‏‌عیب نشان ‏دهد. به نظر دیگران امّا، سکوت و خودداری از بیان عیب، در صورت علم به آن، موجب پوشیده ماندن عیب و سبب تحقق تدلیس است. غالب فقها، حکم شرعی سکوت و اعلام نکردن عیب را بر مبنای غش و تدلیس استوار کرده‏‏‌اند. برخی دیگر، صدق مفهوم عرفی غش در صورت سکوت را دشوار دانسته‌اند، زیرا حیله و فریب با انجام کارهای فریبنده صورت می‌‏گیرد. به‏‌علاوه، وجود قصد فریب و سوءنیت شخص ساکت را عرفاً مسلّم نمی‌دانند. به‏‌ویژه که آنچه در روایات مربوط به غش مورد نهی واقع شده است، انجام امور نیرنگ‌‏آمیز مانند آمیختن مورد معامله با چیزهای دیگر و امثالذلک است.
     در این مقاله، دیدگاه‌‏های فوق‌‏الذکر مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است و این نتیجه حاصل شد که موافقان وقوع تدلیس با سکوت دلایل قانع‌کننده ندارند. همچنین، با دقت در مبانی و دلایل نظریه آنان، معلوم شد که استناد به تدلیس در موارد سکوت، جز شهرت فقهی پشتوانه دیگری ندارد. به‏‌ویژه که حرمت شرعی سکوت و عدم اظهار عیب، نزد بسیاری از فقیهان امامیه ثابت نیست. النهایه روشن شد، وجود «خیار عیب» به عنوان حکم وضعی سکوت و خودداری از بیان عیب، در فقه امامیه قابل پذیرش است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Non-Establishment of Misrepresentation by Silence and Abstention from Disclosing Defects at the time of Making Contract: A Study in Imamiya Jurisprudence and Iranian Civil Law

نویسنده [English]

  • Eghbal Ali Mirzaei
Assistant Professor, Department of Law, Faculty of Humanities and Social Sciences, University of Kurdistan, Sanandaj, Iran.
چکیده [English]

‌ ∴ Introduction ∴ ‌
The occurrence of misrepresentation (tadlis) resulting solely from silence or the abstention from disclosing defects during contract formation is a point of significant divergence among legal scholars and Imamiya jurists. While the Iranian Civil Code (Article 438) broadly attributes misrepresentation to 'Operations' that cause deception, it lacks explicit provisions regarding silence. A critical dispute exists in jurisprudence regarding the definition of deceptive 'Operations'; some jurists include intentional silence as an omission (tark) constituting concealment of a defect, leading to misrepresentation, while others strictly require an active commission of a deceptive act (fe’l). Although most jurists base the religious ruling concerning non-disclosure on principles related to deception (ghash) and misrepresentation, this application has faced criticism because conventional concepts of deceit typically involve deceptive actions (such as mixing goods) and usually require clear proof of the silent party's intent to deceive (qasd-e farib) or bad faith.

‌ ∴ Research Question ∴ ‌
The core research question addresses whether misrepresentation (tadlis) can be established solely by a party's silence or abstention from disclosing a defect in the subject matter of the contract. The study critically investigates and evaluates the divergent jurisprudential perspectives to ascertain the quality of the theoretical foundations underlying the claim that silence constitutes misrepresentation. It seeks to determine if reliance on misrepresentation in cases of mere silence possesses substantial legal support or if it rests largely upon prevailing jurisprudential reputation (shuhra fiqhiyya).

‌ ∴ Research Hypothesis ∴ ‌
The article hypothesizes that the view supporting the establishment of misrepresentation by silence lacks convincing jurisprudential and logical justification. The hypothesis suggests that while a seller’s knowledge of a defect may exist, the essential element of an intent to deceive (qasd-e farib), which is central to misrepresentation, is not customarily proven or logically required by mere silence. Consequently, the article anticipates concluding that the suitable remedy for non-disclosure of defects lies not in the "option of misrepresentation," but rather in the application of the Khiyar al-'Ayb (Option of Defect), a long-established positional ruling in Imamiya jurisprudence.

‌ ∴ Methodology & Framework, if Applicable ∴ ‌
This research employs a descriptive-analytical method based on the systematic gathering of library sources. The analytical framework involves a multi-part critique of the prevailing views. First, the study analyzes the historical efforts by Imamiya jurists to reconcile the nature of silence with the concepts of ghash (deception) and tadlis. Second, it assesses the arguments for and against establishing the material and psychological elements of tadlis through silence. Crucially, the framework distinguishes the nature of tadlis (active application of a pre-determined rule to a specific case) from Khiyar al-'Ayb (a remedy for the existence of a defect, regardless of deception).

‌ ∴ Results & Discussion ∴ ‌
The results demonstrate that tadlis requires a deceptive operation, which silence—being merely a tark-e qowl (failure to speak)—fails to satisfy, as it only prevents the correction of an error rather than actively causing the error. The crucial psychological element of deliberate intent to deceive is often missing in mere silence, even if the party is aware of the defect. Insistence on misrepresentation by silence often relies on custom or jurisprudential reputation rather than robust legal foundations. However, the discussion notes limited exceptions where silence may amount to misrepresentation, such as in specialized contracts requiring high standards of good faith (e.g., insurance contracts) or where a party is expressly designated as an 'amin' (trustee). For ordinary contracts, the religious prohibition against simple non-disclosure has not been established before many Imamiya jurists.

‌ ∴ Conclusion ∴ ‌
The article concludes that the establishment of misrepresentation (tadlis) by silence or the abstention from disclosing defects lacks convincing legal foundation. Conceptually, silence does not fulfill the requirement of a deceptive act (operation), which is necessary for misrepresentation under both Imamiya Fiqh and Article 438 of the Iranian Civil Code. Consequently, the correct positional ruling (hukm wad’ī) for cases of non-disclosure is the 'option of defect' (Khiyar al-'Ayb). This conclusion affirms the practical solution adopted in Imamiya jurisprudence to address the consequences of defects, independent of the difficult and often unprovable element of fraudulent intent.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Misrepresentation
  • Deceptive Operations
  • Silence
  • Abstention from Disclosing Defects
  • Option of Defect
  1. قانون مدنی ایران.
  2. ابن منظور، جمال‌الدین محمدبن‌مکرم (1414ق). لسان‌العرب (جلد 6). بیروت: دار صادر.
  3. 3.اصغری آقمشهدی، فخرالدین و ابویی، حمیدرضا (بهار 1385). حسن نیت در انعقاد قرارداد در حقوق ایران و انگلیس. اندیشه ‏های حقوقی، سال 5، شماره 12، 49-29.
  4. اصفهانی، ابوالحسن (1380). وسیلة‌النجاة مع تعالیق ‌الامام خمینی. قم: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (رحمت‌الله علیه).
  5. امامی، سیدحسن (1389). حقوق مدنی (جلدهای 1 و 4). تهران: اسلامیه.
  6. امیری قائم‌مقامی، عبدالمجید (1378). حقوق تعهدات (جلد 2: اعمال حقوقی- تشکیل قرارداد). تهران: میزان.
  7. انصاری، مرتضی (1415ق). کتاب المکاسب (جلدهای 1 و 2). بیروت: مؤسسه اعلمی للمطبوعات.
  8. انصاری، مرتضی (بی‏تا). کتاب النکاح (جلد 1). قم: تراث الشیخ‌الاعظم.
  9. اوصیا، پرویز (1371). تدلیس؛ مطالعه تطبیقی در حقوق فرانسه، انگلیس، اسلام و ایران. مجموعه مقالات تحولات حقوق خصوصی (زیر نظر ناصر کاتوزیان)، انتشارات دانشگاه تهران.
  10. ایروانی، میرزاعلی (1384). حاشیه المکاسب (جلد 2). تهران: کیا.
  11. بابایی، ایرج (1383). حقوق بیمه. تهران: سمت.
  12. بازگیر، یدالله (بی‏تا). قانون مدنی در آینه آرای دیوان عالی کشور؛ حقوق خانواده (جلد 1). تهران: فردوسی.
  13. پاکباز، سیامک (1401). شرح قانون مدنی فرانسه؛ اصلاحات 2016 (ترجمه و پژوهش). تهران: نشر میزان.
  14. تبریزی، میرزاجواد (1389). ارشادالطالب فی شرح‌المکاسب (جلد 1). قم: دارالصدیقة الشهیدة.
  15. جعفری لنگرودی، محمدجعفر (1382). فرهنگ عناصرشناسی حقوق مدنی-‌حقوق جزا. تهران: گنج دانش.
  16. جعفری لنگرودی، محمدجعفر (1390). مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد 2). تهران: گنج دانش.
  17. جعفری‏تبار، حسن (1375). مسئولیت مدنی سازندگان و فروشندگان کالا. تهران: دادگستر.
  18. جوهری، ابونصر اسماعیل‌بن‏حماد (1407ق). الصحاح تاج‌اللغة و صحاح العربیة (احمد عطار، محقق). (جلد 3 و 6). بیروت: دارالعلم للملایین.
  19. حر عاملی، محمدبن‌حسن (بی‌تا). وسائل‌الشیعه (جلدهای 12 و 17). قم: مؤسسه آل‌البیت علیهم‌السلام لاحیاء‌التراث.
  20. حسینی عاملی، سیدمحمدجواد (1419ق). مفتاح‌الکرامة فی شرح قواعدالعلامة (محمدباقر خالصی، محقق). (جلد 11). قم: مؤسسه نشر اسلامی.
  21. حسینی مراغی، سیدمیرعبدالفتاح (1417ق). العناوین‌الفقهیة. قم: موسسه نشر اسلامی.
  22. حلی، ابن ادریس (1410ق). السرائرالحاوی لتحریرالفتاوی. مؤسسه نشر اسلامی.
  23. حلی، حسن‌بن‌یوسف (1368). تبصرة‌المتعلمین فی احکام‌الدین (جلد 1). تهران: فقیه.
  24. حلی، حسن‌بن‌یوسف (1414ق). تذکرةالفقها (جلدهای 11 و 12). قم: مؤسسه آل‌البیت علیهم‌السلام لاحیاء‌التراث.
  25. حلی، حسن‌بن‌یوسف (1419ق). قواعدالاحکام (جلد 3). قم: مؤسسه نشر اسلامی.
  26. حلی، حسن‌بن‌یوسف (بی‏تا). تحریرالاحکام‌الشریعة علی مذهب‌الامامیة (جلد 1). مشهد: مؤسسه آل‌البیت علیهم‌السلام.
  27. خمینی، سیدروح‌الله (بی‌تا). کتاب البیع (جلدهای 1 و 2). قم: مطبعه مهر.
  28. خوانساری، سیداحمد (1405ق). جامع‌المدارک فی شرح مختصرالنافع (جلد 4). تهران: مکتبة‌الصدوق.
  29. خویی، ابوالقاسم (1377). مصباح‌الفقاهة فی‌المعاملات (جلدهای 1 و 7). (محمدعلی توحیدی، تحریر). قم: داوری.
  30. دهخدا، علی‌اکبر (1335). لغت‏نامه. تهران: سیروس.
  31. روحانی، محمدصادق (‌1412ق). فقه‌الصادق. قم: مدرسه امام‌صادق (علیه‌السلام).
  32. سبحانی، جعفر (1416ق). المواهب فی تحریر احکام‌المکاسب (سیف‌الله یعقوبی اصفهانی، تقریر). قم: مؤسسه امام‌صادق (علیه‌السلام).
  33. سکوتی نسیمی، رضا (پاییز و زمستان 1394). تأثیر تدلیس در نکاح و آثار آن. نشریه علمی-پژوهشی فقه و حقوق اسلامی، سال 6، شماره 11، 247-213.
  34. سنهوری، عبدالرزاق احمد (1953م). مصادرالحق فی فقه‌الاسلامی، دراسة مقارنة فی فقه‌الغربی (جلد 1). بیروت: دار احیاء‌التراث‌العربی.
  35. شهید اول، شمس ‏الدین محمدبن‌مکی عاملی (1373). لمعة دمشقیة (جلد 1). قم: دارالفکر.
  36. شهید اول، شمس ‏الدین محمدبن‌مکی عاملی (1417ق). الدروس الشرعیة فی فقه‌الامامیة. قم: مؤسسه نشر اسلامی.
  37. شهید ثانی، زین‌الدین جبعی عاملی (‌1386). روضة‌البهیة فی شرح‌اللمعة‌الدمشقیة (سیدمحمد کلانتر، محقق). (جلد 5). جامعة النجف‌الدینیة.
  38. شهید ثانی، زین‌الدین جبعی عاملی (‌بی‌تا). مسالک‌الافهام الی تنقیح شرایع‌الاسلام (جلد 8). تهران: مؤسسه معارف‌الاسلامیه.
  39. شهیدی تبریزی، میرفتاح (‌بی‌تا). هدایة‌الطالب فی اسرارالمکاسب (جلد 1). قم: دارالکتاب.
  40. شهیدی، مهدی (1391). حقوق مدنی6: عقود معین 1؛ بیع، معاوضه، اجاره، قرض و صلح. تهران: مجد.
  41. صفایی، سیدحسین (1382). حقوق مدنی؛ قواعد عمومی قراردادها. تهران: میزان.
  42. صفایی، سیدحسین و امامی، اسدالله (1395). مختصر حقوق خانواده. تهران: میزان.
  43. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم (1370). حاشیه المکاسب (جلد 2). قم: مؤسسه اسماعیلیان.
  44. طبرسی، میرزاحسین (بی‌تا). مستدرک‌الوسائل و مستنبط‌المسائل. قم: مؤسسه‌آل‌البیت علیهم‌السلام لاحیاء‌التراث.
  45. طریحی، فخرالدین (بی‌تا). مجمع‌البحرین (محمود عادل، محقق). (جلد 3). بی‌جا.
  46. طوسی، ابوجعفر محمدبن‌حسن (1387). المبسوط فی فقه‌الامامیه (جلد 2). تهران: مکتبةالمرتضویة لاحیاءالآثار‌الجعفریة.
  47. قاسم‏زاده، سیدمرتضی (1383). اصول قراردادها و تعهدات. تهران: نشر دادگستر.
  48. کاتوزیان، ناصر (1401). دوره حقوق مدنی؛ قواعد عمومی قرادادها (جلد 5: انحلال قرارداد). تهران: گنج دانش.
  49. کاتوزیان، ناصر(1385). حقوق مدنی؛ خانواده (جلد 1: نکاح و طلاق، روابط زن و شوهر). تهران: شرکت سهامی انتشار.
  50. محسنی قندهاری و آصف، محمد (1426ق). الفقه و مسائل‌الطبیة (جلد 1). قم: بوستان کتاب.
  51. محقق کرکی، نورالدین علی‌بن‌حسین (1414ق). جامع‌المقاصد فی شرح‌القواعد (جلدهای 4 و 13). قم: آل‌البیت علیهم‌السلام لاحیاء‌التراث.
  52. محمدی، ابوالحسن (1374). قواعد فقه. تهران: یلدا.
  53. مصطفوی، سیدمحمدکاظم (1421ق). القواعدالفقهیه (جلد 1). قم: مؤسسه نشر اسلامی.
  54. مفید، محمدبن‌محمد (1413ق). مقنعه. قم: کنگره جهانی هزاره شیخ مفید.
  55. میرزای قمی، ابوالقاسم (بی‏تا). جامع ‏الشتات فی اجوبة‌السؤالات (جلد 3). بی‏نا.
  56. میرشکاری، عباس (1401). رساله عملی در قراردادها (جلد 1). تهران: شرکت سهامی انتشار.
  57. نجفی، شیخ محمدحسن (1368). جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام (جلد 30). تهران: دارالکتب‌الاسلامیه.
  58. نقیبی، ابوالقاسم، تقی‏ زاده، ابراهیم و باقری، عباس (بهار و تابستان 1393). جایگاه حسن نیت در فقه امامیه. پژوهشنامه حقوق اسلامی، سال 15، شماره 1 (پیاپی39)،  صص. 57-33.