دلالت اقتضاء و نقش تفسیری آن در علم حقوق

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار، گروه حقوق اسلامی، دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری دادگستری، تهران، ایران.

2 دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.

3 دانشجوی دکتری حقوق خصوصی، دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری دادگستری، ایران، تهران.

چکیده

دلالت اقتضاء یکی از اقسام دلالت‌های سیاقی محسوب می‌شود وعبارت است از دلالت کلام بر کلمه یا عبارتی که گرچه متکلم آن را بیان نکرده ولی اولاً. مقصود وی بوده و ثانیاً. صحت کلام در گزاره‌های انشایی یا صدق آن در گزار‌ه‌های خبری وابسته به آن است. حجیت دلالت اقتضاء در علم اصول از باب حجیت ظواهر مورد پذیرش قرار گرفته است. با توجه به ادله اعتبار و پذیرش عمومیت دلالت اقتضاء می‌توان از آن در تفسیر قوانین بهره گرفت. کاربرد دلالت اقتضاء، در تفسیر قوانین مدنی و تجاری که تفسیر موسع در آن به عنوان اصل پذیرفته شده، با هیچ اشکالی مواجه نیست. در قوانین ماهوی جزایی نیز اصل ضرورت تفسیر مضیق، نمی‌تواند مانع از اعتبار دلالت اقتضاء شود بلکه ابتدا باید مراد قانون‌گذار کشف شود و هر گاه امکان کشف اراده قانون‌گذار نباشد، آنگاه شک به نفع متهم تفسیر شود. دلالت اقتضاء در تفسیر قراردادها نیز کاربرد دارد و مادام که به امری خلاف قانون و نظم عمومی نیانجامد، معتبر محسوب می‌شود. به هر حال باید توجه داشت که اصل مرجع در صورت تردید، اصل عدم تقدیر است. با ارئه ملاک واحد می‌توان برای پایان بخشیدن به اختلاف‌نظر در امر در تقدیر گرفته شده اقدام نمود. چنانچه عرفاً باتوجه به قرائن داخلیه و خارجیه ظهور در محذوف خاصی وجود داشته باشد باید همان را در تقدیر گرفت و اگر عرفاً با توجه به قرائن داخلیه و خارجیه ظهور در محذوف خاصی نباشد باید با کمک قاعده ادبی و بلاغی «حذف المتعلق یدل علی العموم» تمام متعلقات متناسب را در تقدیر گرفت.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Implying indication and its application in law

نویسندگان [English]

  • Ali akbar farahzadi 1
  • Fatemeh Rezaei 2
  • Fatemeh abtahi 3
1 associated professor, Islamic law, university of judicial scinces and administrative services, Tehran, Iran.
2 Phd Student Jurisprudence and Basics of Islamic Law, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran.
3 Phd Student in Private Law, university of judicial scinces and administrative services, Tehran, Iran.
چکیده [English]

Implying indication is one type of context indication. This implies the speaker's intent and determines whether the connotation in an exclamatory sentence or the meaning in a declarative sentence is true. Generally, the principles of Islamic jurisprudence (usul al-fiqh) accepts the credit of implying indication. Belief in the generality or non-generality of the implication of necessity is effective in the category of inference from rulings and law. It can be accepted in the law and be used for interpretation laws as the civil code, commercial code, and criminal code. The application of the context indication does not present any problem in the interpretation of civil and commercial laws in which the broad interpretation is accepted as the principle. Similarly, the principle of the necessity of narrow interpretation does not preclude the validity of the implication in substantive criminal law. Because narrow interpretation does not mean interpretation of any kind of ambiguity. Therefore, the legislator's intent must first be discovered and if it is not possible to discover the will of the legislator, then doubt is interpreted in favor of the accused. The implication is used to interpret (the) contract as well, and it is valid unless it violates the law or public policy.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Implying indication
  • interpretation law
  • Context indication
  • contract
  1. قرآن کریم.
  2. امیدی، جلیل (1389). تفسیر قانون در حقوق جزا. تهران: جنگل جاودانه.
  3. انصاری، مرتضی (1419ق). فرائد الاصول. قم: مجمع الفکر الاسلامی.
  4. انصاری، مرتضی بن محمد امین (1383). مطارح الانظار (ج2). قم: نشر مجمع الفکر اسلامی.
  5. بروجردی، حسین (1417ق). تقریرات فی اصول الفقه. قم: مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم.
  6. بهرامی، بهرام (1390). بایسته‌های تفسیر قوانین و قراردادها. تهران: انتشارات نگاه بینه.
  7. جرجانی، علی بن محمد (1403ق). التعریفات. بیروت: دار الکتب العلمیه.
  8. جعفری لنگرودی، محمدجعفر (1372). ترمینولوژی حقوق. تهران: انتشارات گنج دانش.
  9. حاجی‌زاده، سارا و مشهدی‌زاده، علیرضا (1395). «بررسی مفهوم و ماهیت دلالت اقتضاء». مبانی فقهی حقوق اسلامی، (17)، صص. 81-96.
  10. حامد عثمان، محمود (1423ق). القاموس المبین فى اصطلاحات الاصولیین. ریاض: نشر دارالزاحم.
  11. حائری اصفهانی، محمد حسین بن عبدالرحیم (1404ق). الفصول الغرویه فى الاصول الفقهیه. قم: نشر دارالاحیاء العلوم االسلامیه.
  12. حائری طباطبائی، محمد بن علی (1296). مفاتیح الاصول. قم: مؤسسه آل ‌البیت (علیهم‌السلام).
  13. حر عاملی، محمد بن حسن (1409ق). وسائل الشیعه. مؤسسه آل البیت (علیهم‌السلام).
  14. حسینی عاملی، محمدجواد (1419ق). مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه. قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم.
  15. حسینی فیروزآبادی، مرتضی (1400). عنایه الاصول فی شرح کفایه الاصول. قم: کتاب فروشی فیروزآبادی.
  16. حکیم، محمدتقی (1979). الأصول العامة للفقه المقارن. بی‌جا: مؤسسه آل البیت (علیهم‌السلام) للطباعة والنشر.
  17. حمودی، خالد عبود و جلیل عبد، زینه (1429ق). البحث الدلالی عند الاصولیین. بغداد: مرکز البحوث و الدراسات الاسلامیه.
  18. خمینی، سیدروح‌الله (1427ق). أنوار الهدایة فی التعلیقة على الکفایة. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر تراث امام خمینی.
  19. خویی، ابوالقاسم (1413ق). مصباح الاصول به قلم واعظ الحسینی. قم: مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی.
  20. خویی، ابوالقاسم (بی‌تا). محاضرات فی اصول الفق. بی‌جا: انتشارات امام موسی صدر.
  21. دانش‌پژوه، مصطفی (1391). قلمرو اجرا و تفسیر قواعد حقوقی. تهران: جنگل.
  22. رحیمی‌نژاد، اسماعیل (1376). «روش تفسیر در قوانین کیفری». نامه مفید، (12)، صص. 35-50.
  23. ره‌‌پیک، حسن (1393). حقوق مدنی پیشرفته مباحث تحلیلی شروط ضمن عقد. تهران: انتشارات خرسندی.
  24. زحیلی، وهبه (1413ق). اصول الفقه الاسلامی. دمشق: دارلفکر.
  25. سبحانی تبریزی، جعفر (1383). الموجز فی اصول الفقه. تهران: مؤسسه الامام الصادق (علیه‌السلام).
  26. سبحانی تبریزی، جعفر (1424ق). ارشاد العقول الی مباحث الاصول. قم: مؤسسه امام صادق (علیه‌السلام).
  27. سرخسی، محمد بن احمد (1393). اصول السرخسی. بیروت: دار المعرفه.
  28. شهابی، محمود (1321). اصول فقه. تهران: چاپخانه محمد علی علمی.
  29. شیرازی، ابواسحاق (1408ق). شرح اللمع. بیروت: چاپ عبدالمجید ترکی.
  30. صالحی حنبلی، علاء الدین ابولحسن (1421ق). التحبیر شرح التحریر فی اصول الفقه. ریاض: مکتبه الرشد.
  31. صانعی، پرویز (1372). حقوق جزای عمومی. تهران: گنج دانش.
  32. عراقی، ضیاء‌الدین (1388). الاجتهاد و التقلید. قم: نوید اسلام.
  33. عراقی، ضیاءالدین (1417ق). نهایة الافکار. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
  34. علومی یزدی، حمیدرضا و بابازاده، بابک (1389). «شیوه‌های تفسیر قرارداد در نظام حقوقی ایران و انگلستان». پژوهش حقوق عمومی، (29)، صص. 225-270.
  35. فاضل موحدى لنکرانى، محمد (بی‌تا). تعلیقه کفایة الأصول. قم: انتشارات نوح.
  36. قافی، حسین و شریعتی، سعید (1393). اصول فقه کاربردی. قم: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها.
  37. قشقایی، حسین (1378). شیوه تفسیر قراردادهای خصوصی در حقوق ایران و نظام‌های حقوقی معاصر. قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
  38. قیاسی، جلال‌الدین (1379). روش تفسیر قوانین کیفری. قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
  39. کلینی، محمدبن یعقوب (1407ق). الکافی. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
  40. مجلسی، سیدمحمدباقر (1410ق). بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار (علیهم‌السلام). بیروت: موسسه الطبع و النشر.
  41. محقق داماد، سیدمصطفی (1382). قواعد فقه بخش مدنی، مالکیت و مسئولیت. تهران: مرکز نشر علوم اسلامی.
  42. محمدی، ابوالحسن (1388). مبانی استنباط حقوق اسلامی یا اصول فقه. تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران.
  43. محمدى، على‏ (1387). شرح اصول فقه. قم: دار الفکر.
  44. مشکینی، علی (1416ق). اصطلاحات الاصول. قم: نشر الهادی.
  45. مظفر، محمدرضا (1383). اصول الفقه. قم: اسماعیلیان.
  46. مظفر، محمدرضا (بی‌تا). المنطق. قم: مؤسسه النشر الاسلامی.
  47. مغربی، ابوحنیفه (1385). دعائم الاسلام. قم: مؤسسه آل البیت (علیهم‌السلام).
  48. موذن‌زادگان، حسن‌علی و غلامعلی‌زاده، حسن (1388). «بررسی تحلیلی جایگاه تفسیرشک به نفع متهم در حقوق کیفری». پژوهشنامه حقوق اسلامی، (30)، صص. 141-159.
  49. موسوی قزوینی، ابراهیم (1258). نتایج الافکار. بمبئی: مولف.
  50. موسوى بجنوردى، محمد (1379). علم اصول. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (رحمت‌الله‌علیه)، مؤسسه چاپ و نشر عروج‏.
  51. مؤمن قمی، محمد (1419ق). تسدید الاصول. قم: مؤسسه النشر الاسلامی.
  52. میرزای قمی، ابوالقاسم (1378). قوانین الاصول. تهران: مکتبه العلمیه الاسلامیه.
  53. نائینی، محمدحسین (1352). اجود التقریرات. به قلم سیدابوالقاسم موسوی خویی. قم: مطبعه العرفان.
  54. نائینی، محمدحسین (1376). فوائدالاصول. به قلم محمدعلی کاظمینی. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
  55. نجم‌آبادی، ابوالفضل (1380). الاصول. قم: مؤسسه آیت‌الله العظمی البروجردی لنشر معالم اهل البیت (علیهم‌السلام).
  56. نمله، عبدالکریم (1420ق). المهذب فی علم الاصول الفقه المقارن. ریاض: مکتبة المرشد.
  57. ولیدی، محمدصالح (1387). مختصر النافع حقوق جزای عمومی، تهران: خط سوم.